دكتر پيمان مولوي
ترامپ خروج امريكارا از برجام اعلام كرد! همه اقتصاد ايران به گونه اي منتظر اين خبر بودند! اما آيا برنامه اي براي روزهاي پيش رو داريم؟
هنوز بر همان روشهاي قديمي اصرار داريم ، هنوز در حال و هوايي قدم بر مي داريم كه ٢٠ سال پيش بوده !
بارها اشاره كرده ام شناخت ما در حوزه تامين مالي، سرمايه گذاري از اقتصاد امروز جهان بسيار ناقص و سطحي است!
همين جمله كافي است تا شناخت نادقيق ما را از مكانيزمهاي مالي و اقتصادي جهان نشان دهد:
“با خروج امريكا از برجام اروپا راه خود را جدا خواهد كرد ”
از بعد اقتصادي نه اروپا و نه چين هيچكدام نمي توانند فعلا نقش امريكا را در تعاملات خود بي اهميت بدانند! دليل ان بسيار روشن است ، تعاملات اتحاديه اروپا و چين با ايالات متحده امريكا بزرگترين تعامل دوجانبه جهاني است! تمام اهرم هاي مالي بعد از جنگ جهاني دوم بگونه اي طراحي شده است كه ايالات متحده را به عنوان صحنه گردان اصلي دراورده است ( البته اين امر در حال تضعيف است) .
تمامي سيستم هاي رتبه بندي اعتباري بين المللي كماكان در يد ايالات متحده امريكاست ، تمامي بانك هاي پرايم در دنيا مستقيم يا غير مستقيم سهامداران امريكايي بالقوه اي دارند، صنعت بيمه نيز وضعيت مشابهي دارد!
حتي سياستمداران اروپايي قدرت اعمال فشار بر بانكها و مراكز مالي را ندارند ! چرا چون نظام اقتصادي در جهان برخلاف انچه ما در ايران تصور ميكنيم در دست سياستمداران نيست بلكه بر عكس است.
چه بايد كرد؟ منتظر بمانيم و رشد اقتصادي كشورهاي منطقه را ببينيم ؟
بايد از امروز شروع كنيم !
اولين كار اعتقاد به توان تمامي نيروهاي ايرانيان داخل و خارج از كشور است ! بايد از هرزروي نيروي انساني جلوگيري كنيم! متاسفانه روند خروج نيروهاي متعهد و متخصص به خارج از ايران ادامه دارد و اين روند بايد با ايجاد فضايي مساعد برعكس شود.
دومين، اقدام كه مي تواند مفيد باشد استفاده از نسلي متفاوت از مديران در در جايگاه هاي مديريتي مبتني بر شايسته سالاري است به جوانانمان اهميت بدهيم و آنها را ببينيم.
سومين اقدام ، ايجاد مشوق هاي بسيار جذاب براي سرمايه گذاران “داخلي” و “خارجي” است ، ما هم اكنون شاهد فشار بسيار بر توليدكنند گان و كارافرينان داخلي هستيم و با تسهيل گري مي توانيم فضا را مساعد و اميد را به فضاي اقتصادي تزريق كنيم ، اين امر ميتواند با سياستهاي تشويقي مالياتي ، كم كردن فشار تامين اجتماعي ، تسهيل شرايط كسب و كار و … صورت پذيرد.
چهارم، تجديد ساختار اقتصاد ايران است ، تجديد ساختار اقتصاد ايران بدون اجراي موارد فوق روي نخواهد داد، چون كساني كه ايجاد كننده بحران هاي اقتصادي كنوني هستند توانايي تجديد ساختار را ندارند و نخواهند داشت.
پنجم، تعريف روابط اقتصادي جديد و تعاملي با كشورها مبتني بر دانش و نه شعار ، در اين بخش ما نيازمند روابط عمومي حرفه اي اقتصادي و فرهنگي ايران در جهانيم ، بايد پتانسيل هاي
ايران عزيز را با كمك تيم هاي بين المللي قوي در گوش جهان فرو كنيم! بايد اقتصاد ايران در تمام جهان حضور داشته باشد، حضوري حرفه اي و متفاوت !
ششم، اموزش اجرايي و تغيير در نظام اموزشي ايران و تبديل ان به نظام اموزشي اينده محور! اين تغيير از مهدكودكها شروع و به دانشگاه ها خواهد رسيد، تربيت نسلي كه جهان را بشناسد ، اعتماد به نفس داشته باشد و به كشور افتخار كند.
هفتم، اهميت دادن به خدمات در كشور ، ايران ميتواند كشور را مبتني بر خدمات توليد ناخالص را بسيار افزايش دهد ، بايد اين فضا اماده شود و همه بدان اعتقاد داشته باشند.
هشتم، حقوق مالكيت معنوي و اهميت دادن به آن و ايجاد بستر هاي حرفه اي و كارا در اين حوزه، بستر هايي كه خود حافظ منافع باشد و سدي براي ان نباشد و اين روند با تسهيل گري روي خواهد داد! چطور مي شود ثبت برند تجاري در كشورهاي توسعه يافته يك ماهه روي دهد اما در ايران ما اين زمان ممكن است به شش ماه برسد.
نهم، اعتقاد به اينكه بايد جهان اطراف را خوب ببينيم و رصد كنيم ، مداقه كنيم و چرخ را دوباره نسازيم ، همان كاري كه استارت اپ هاي ايراني ان را شروع كرده اند.
استاندارهايمان را بالا ببريم و با مشاوران بين المللي و داخلي مستقل تعامل كنيم هر طور كه مي توانيم.
دهم، مبارزه باقدرت با فساد ، اين امر ميتواند خود يكي از بزرگترين تسهيل كننده هاي رشد اقتصادي ايران باشد.
اميد داشتن! اميدوار بودن و اميد ساختن!
بايد تا دير نشده شروع كنيم ، ما توانمندي توسعه را داريم ، همين بس كه اقتصاد ايران علارغم اين همه فشار به زانو درنيامده است!