پنج‌شنبه 9 فروردین 1403
خانهیادداشتنیاز به فرهنگ ایمنی، در همه زمینه‌ها

نیاز به فرهنگ ایمنی، در همه زمینه‌ها

مهدی کریمی اصفهانی|توجه به ايمني بيش از برخورداري از جنبه هاي علمي كه به شكل رويه ها و مقررات و رويكرد ها در مي آيد، نيازمند “درك و استنباط جمعي و اجتماعي” است كه در مفهومي بنام “فرهنگ ايمني” هويت مي یابد.
با چنين نگرشي، همه ما با ايجاد “فرهنگ سهل انگار و شلخته”، ايمني درب و پنجره خانه و محل كارمان را براي ورود حوادث باز نگهداشته و به ان خوشامد ميگوييم.

به مثالهای زير توجه كنيم:
١- هنگام خريد اتومبيل تا چه اندازه مقولات ايمني در انتخاب ما مؤثر است؟
پرسه زني اين تعداد از پرايد نا ايمن براي سرنشين و براي عابر پياده، چه ميزان دغدغه برايمان ايجاد مي كند؟

٢- چه تعداد از ما براي كاهش ريسك حوادث در منزلش، از امكانات ايمني به معناي تهيه آنها، اموزش افراد خانواده و پايش و آزمايش عملكرد مطلوب انها استفاده مي كند؟

٣- چه تعداد از ما به فكر گريز از مقررات مربوط به تامين امكانات ايمني از طريق رشوه دهي يا ايجاد ارتباط يا گول زني هنگام ساخت بنا است؟

٤- چه درصدي از ما به عبور از پل عابر پياده، خط كشي عابر پياده، عدم عبور هنگام روشن بودن چراغ قرمز عابر پايبند است؟

٥- چه درصد از بازبيني هاي سازمانهاي ايجاد كننده ايست بازرسي براي كنترل ايمني اتومبيل است؟

٦- هنگام انتخاب مدرسه براي فرزندمان، توجه به تجهيز مدرسه به امكانات ايمني وآموزش آن به دانش اموزان، چه حجم از دغدغه ما را اشغال ميكند؟

٧- وقتي username و password انتخاب مي كنيم يا دكمه هاي accept يا allow را در فضاي مجازي ميزنيم تا چه اندازه به تاثيرات و نتايج ايمني آنها مي انديشيم؟

٨- آیا افتاده است كه هتل يا سينما يا رستورانی را بخاطر امكانات ايمني اش انتخاب كنيم يا به ديگران توصيه نماييم؟

اگر فرهنگ ايمني ما توسعه نيافته است، غفلت از نقش آن در بروز حوادث و نشانه گرفتن افراد خاص، “حداكثرش مي‌شود تغيير مدير، ولي عوامل حادثه ساز كماكان پابرجا مانده و كار خودشان را مي كنند”.
مقررات ايمني بيش از آنكه متكي بر تحليل هاي كلاسيك باشند، وابسته به بررسي هاي موردي يا case study ها هستند. در حوادث ناهنجار محيط كار، وقتي در اولويت اول در جستجوي “چه كسي؟، هستيم” و به “چرايي حادثه وقعي نميگذاريم”، يك فرصت استثنايی براي “درس آموزي، تجربه اندوزي و وضع مقررات” را از دست ميدهيم كه نامش فرصت سوزي است.
خوب است به اين نكته التفات داشته باشيم كه “انگشت نشانه بطرف كسي اشاره نكنيم” و “طالب و مشوق بررسي علل و عوامل حوادث باشيم” تا اگر خسارتي وارد آمده، تجربه اي حاصل گردد، و دغدغه “چه كسي؟”، اخرين نقطه توجه مان باشد.
اگر دلايل و عوامل واقعي حوادث شناخته نشوند و مرتفع نگردند رفتن اين مدير و آمدن ديگري، جز ايجاد نا امني و دغدغه كه خود منجر به ايجاد و تشديد حوادث ميشود نتيجه ديگري ندارد.

اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

بیشترین بازدید