پنج‌شنبه 9 فروردین 1403
خانهخبرخواندنی‌ها۱۰ دانستنی درباره‌ نارسیسیسم یا خودشیفتگی

۱۰ دانستنی درباره‌ نارسیسیسم یا خودشیفتگی

نارسیسم یا خودشیفتگی در واقع عشق افراطی افراد به خودشان است. نارسیسیم از ریشه‌ی لغت یونانی نارسیس (نرگس) گرفته‌شده است.


 نارسیسم یا خودشیفتگی در واقع عشق افراطی افراد به خودشان است. نارسیسیم از ریشه‌ لغت یونانی نارسیس (نرگس) گرفته‌شده است. نارسیس یا نرگس مرد جوان خوش‌چهره‌ای بود که از عشق اکو دوری کرد و برای همین محکوم به عشق ورزیدن به تصویر چهره‌ خود در آب شد. نام گل نرگس بر گفته از این داستان است. نارسیس وقتی به عشق خود که همان چهره‌ انعکاس یافته‌ خود در آب است نمی‌رسد، آن‌قدر غمگین بر لب چشمه می‌نشیند تا به گل تبدیل می‌شود. خودشیفتگی درواقع نوعی اختلال روانی است که به بیان فروید، بسیاری از افراد با خصیصه‌های خودشیفتگی متولد می‌شوند.
1_ شما نمی‌توانید یک خودشیفته را خجالت‌زده یا شرمنده کنید، درواقع اگر این کار را بکنید آن‌ها قطعا تلافی‌اش را درآورده و زندگی را برایتان سخت‌تر می‌کنند.

2_ دلیل این مسئله آن است که آن‌ها خیلی ناامن و شکننده بوده و بدجنسی و نفرت‌انگیز بودن خارجی‌شان به دوران کودکی‌شان برمی‌گردد. بااینکه دانشمندان فکر می‌کنند این مسئله یک مؤلفه‌ ژنتیکی دارد، اما نحوه‌ تربیت یک کودک تأثیر زیادی در شخصیت نهایی او دارد.narcissism همواره 2 راه برای خلق یک خودشیفته وجود دارد، یا زیاد نادیده گرفتن عشق و بی‌قیدوشرط کردن کودکان که در این حالت آن‌ها در شرایط عاطفی و احساسی حس راحتی ندارند یا اینکه کاملاً برعکس، ستایش بی‌حدوحصر یک کودک  که در انتها خودش هم به این باور برسد که واقعا خیلی شخصیت خاص و برتری از دیگران دارد.

3_ کودکانی که از سن پایین مسئولیت‌های بزرگ به ایشان محول می‌شود معمولا خودشیفته‌تر از دیگران بار می‌آیند؛ این باعث می‌شود که در بزرگسالی هم همواره به دنبال تائید شدن و در مرکز توجه بودن باشند.

4_یک نارسیسیست مستأصلانه به دنبال این است که بر هر کسی که دور و اطرافش هست احساس برتری کنند چرا که از درون حس نمی‌کند به‌اندازه‌ کافی خوب است و وقتی حس کند کسی چیزی دارد که او ندارد راه تحقیر و اهانت را در پیش می‌گیرد.

5_ خودشیفته‌ها فکر می‌کنند که خیلی متفکران بزرگی هستند، چراکه این یک سری از حفره‌های درونی‌شان را پر می‌کند.narcissism

6_ آن‌ها شدیدا حس حق به جانبی دارند و فکر می‌کنند صرف نظر از اینکه دیگران چه خواسته‌ها و نیازهایی دارند، آن‌ها شایسته‌ داشتن چیزی که می‌خواهند هستند.

7_ آن‌ها مرزی ندارند که از آن نگذشته باشند، اگر شما این مسئله را وقتی شروع می‌شود متوقف نکنید، آن‌ها همین‌طور به گذشتن ادامه می‌دهند تا زمانی که از تمام مرزهایتان عبور کرده باشند.

8_ اگر قرار است با یک خودشیفته مقابله‌ای داشته باشید حواستان خیلی جمع باشد، آن‌ها از اینکه شما محتاج آن‌ها به نظر بیایید خوششان می‌آید مثلا اگر با یک خودشیفته قرار می‌گذارید به‌جای اینکه به او بگویید تو چرا هیچ‌وقت به حرف من گوش نمیدی بگویید من خیلی به تو اهمیت می‌دم، به خاطر همین وقتی به حرفی که می‌زنم گوش نمیدی حس می‌کنم تو چشم تو هیچی نیستم.

9_ تنها چیزی که ممکن است به یک خودشیفته برای تغییر انگیزه بدهد این است که یک پیامد معنی‌دار برای رفتار بدشان ببینند. به‌عنوان مثال یک خودشیفته‌ سالم ممکن است از خیانت به همسرش اجتناب کند تا رابطه را حفظ کند، چرا که اگر پیامد آن خیلی شدید باشد آن‌ها ممکن است اعمالشان  را باز ارزیابی کنند؛ یعنی اگر خیانت برای او گران تمام شود، می‌فهمد کار اشتباهی کرده و مجبور است بنشیند فکر کند و شاید همین زمینه‌ساز تغییرش باشد.

 10_ فرقی نمی‌کند که چقدر باهوش باشند، خودشیفته‌ها مثل کودکان نوپا حساس هستند و اوقات‌تلخی می‌کنند. اگر قرار است با آن‌ها ارتباط طولانی داشته باشید باید ببینید که چه چیزهایی را می‌توانید تحمل کنید و چه چیزهایی را نمی‌توانید و سپس بر طبق آن تصمیمی بگیرید.
منبع: وب سایت دیجی رو
اخبار مرتبط

بیشترین بازدید