ایمان مقدسیان|
بورس تهران در موقعیتی ویژه قرار گرفته است. کارشناسان سال 98 را سالی سخت برای اقتصاد کشور دانستهاند، سالی که همراه با رکود تورمی خواهد بود. این پدیده که یکبار دیگر در چند سال گذشته اتفاق افتاده بود، دوباره رخ نشان میدهد، رشد اقتصادی منفی همراه با تورم لگامگسیخته نفس را بر مردم تنگ میکند اما بورس راه دیگری را میرود.
اگر به طور سنتی بورس را آیینه تحولات اقتصادی بدانیم، وضع فعلی بورس تهران چندان توضیحپذیر نیست، اقتصاد در وضع و حالی نیست که بورس را یارای رشد باشد، وقتی کشوری با پیشبینی رشد اقتصادی منفی مواجه میشود، انتظار روند مثبت از بورسی که تمام صنایع شاخص کشور نیز در آن حضور دارند نمیرود مگر آنکه یک عامل تعیینکننده دیگر ردپای خود را نشان دهد. عاملی که یکبار در سالهای 90 تا 92 نیز ظاهر شده بود. در آن سالها نیز همراه با ریسکهای فراوان سیاسی، رشد بورس پردامنه و ادامهدار بود، در آن مقطع هم رشد اقتصادی منفی داشتیم و هم تورم حدود 40 درصد. در حالی که برجام توانست با حل و فصل مسائل مربوط به فصل 7 منشور ملل متحد سایه جنگ را از کشور دور سازد و امید به آینده را در اذهان سرمایهگذاران زنده کند، در اقتصاد آنطور که انتظار میرفت موثر ظاهر نشد، عدم گشایش در امور اقتصادی در کنار پرداخت بالای سود به سپردهگذاران بانکی که تا بیش از دو برابر نرخ تورم در سالهای 92 تا 96 بود، موجب عدم تعادل شد و این عدم تعادل منتظر فرصتی برای خودنمایی بود که آمدن ترامپ این فرصت را در اختیار آن گذاشت. بدین ترتیب دو دستاورد ارزشمند همزمان از بین رفتند، اول استفاده از مزایای هرچند محدود برجام و دوم کنترل تورم. در اواخر سال 96 پس از شکلگیری اعتراضهای خیابانی آرامآرام علائم عدم تعادل در حال ظهور بود. نرخ برابری ریال در برابر ارزهای دیگر بهرغم تلاش بانک مرکزی و سعی در آرام ساختن بازار هر روز تضعیف میشد، با خروج آمریکا از برجام این روند شدت گرفت تا آنجا که ریال خیلی سریع ارزشش نصف و یکسوم و کمتر شد،بورس تهران اما در سالهای 90 تا 92 نیز نشان داده بود که بهرغم افزایش ریسکهای سیاسی تضعیف ریال برایش اهمیت فراوانی دارد و زمان کوتاهی لازم است تا قیمت سهام شرکتها خود را با وضعیت جدید تطبیق دهند. وضعیتی که از یکسو با تورم عمومی در قیمت کالاها موجب افزایش ریالی فروش شرکتها میشود و از سوی دیگر در مورد شرکتهای صادراتی زمینهساز افزایش سود آنها شده و با تغییر ارزش جایگزینی شرکتها سبب توجه سرمایهگذاران به داراییهای شرکتها میشود. به این ترتیب بازی پردامنهای در بازار سرمایه آغاز میشود که بهرغم اتفاقات پرریسک سیاسی از جمله خروج آمریکا از برجام یا قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی رشد ادامه مییابد، بازی با تضعیف ریال شروع شده و تا تطبیق نسبی قیمت سهام شرکتها با نرخ جدید ریال پیش خواهد رفت، هرچند اتفاقات سیاسی میتوانند در شکلگیری روند مثبت و منفی بورس اثرگذار باشند، در سال 97 برای نمونه بورس بهرغم رشد بیش از صددرصد تنها چند ماه خیلی مثبت را داشت و در بیش از شش ماه از سال 97 با رکود نسبی و حتی بازدهی منفی همراه بود. این مساله بدان معناست که بهرغم رشد قابل توجه شاخص لزوماً همه سرمایهگذاران حاضر در بورس سود نکردند و بنا به زمان شروع سرمایهگذاری حتی بسیاری از پرتفوها با زیان در سال 97 بسته شد. در رشدهایی از جنس سال 97 به دلیل در هم تنیدگی زیاد مسائل اقتصادی و سیاسی و بحرانهایی که راهحل مشخص و آسانی ندارند، رشد بورس بیشتر ناشی از تکعاملهایی است که اتفاقاً آنها هم در جای خود موجب نگرانی فعالان اقتصادی هستند.
رشد این روزهای بورس از نوع رشدهایی که همراه با رشد اقتصادی باشد نیست، اتفاقاً پیشبینی بیشتر اقتصاددانان رشد منفی در سال 98 همراه با تورم بالای 30درصدی است. اما محرک رشد بورس تطبیق با افت ارزش ریال بوده که به طور دفعتی و با شیب زیادی اتفاق افتاده است. بهرغم بازدهی بالای بورس از ابتدای سال 97، هنوز قیمت سهام شرکتها با متغیرهای اسمی فاصله دارد، بدین معنی که رشد بورس میتواند ادامهدار باشد. هرچند که باید توجه داشت، بازدهی بورس ریالی بوده و همراه با ریسک زیاد است. به دلیل بحرانهای موجود در محیط اقتصادی و سیاسی که راهحلهای سادهای هم برای آنها متصور نیست، ترس پنهان در میان سرمایهگذاران حاضر در بورس موجب تحرکات دفعتی و رکودهای چندماهه شده است.
شرط تداوم وضع موجود آن است که سطح منازعات از وضع فعلی گستردهتر نشود. میزان فروش نفت و قیمت نفت برای بورس تهران مهم است. هرچقدر فروش نفت کمتر شود احتمال تضعیف بیشتر ریال و افزایش تورم وجود دارد. قیمت نفت نیز در کاهش کسری بودجه دولت موثر است
منبع: تجارت فردا