پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1403
خانهخبراقتصادیفراموشی صنعت و بورس در اقتصاد حیران

فراموشی صنعت و بورس در اقتصاد حیران

 

 

حمیدرضا طهماسبی‌پور|همواره در ایام روز صنعت، گلایه‌های صنعتگران و فعالان اقتصادی بلندتر از همیشه گفته می‌شود تا شاید مسئولان سیاست‌گذار و اجرایی در روزهای مناسبتی نسبت به انها واکنشی نشان دهند. در این ایام، مسئولان دولتی به جمع صنعتگران می‌آیند و از برنامه‌هایی می‌گویند که برای بهبود اوضاع در سر دارند و در مقابل صنعتگران از نوسان‌هایی می‌گویند که در اقتصاد کلان ایران مانع از رشد صنایع بورسی در بازار سرمایه است. این تقابل همه‌ساله بوده و در ذات خود سازنده روزگار این حوزه‌هاست ، اما اینکه چرا در عمل رخدادهای تکراری در هرسال شنیده می‌شود و همه از نابسامانی اقتصاد کلان به‌عنوان یک مانع یاد می‌کنند چیزی است که باید با دقت بیشتری پردازش و تحلیل شود.

در ساختار اقتصادی ایران که پول‌های سرگردان مردم، بانک را  مقصد اول خود می‌دانند، بازار سرمایه به‌عنوان یک بازار شفاف و خوش مقصد سرمایه‌گذاری شناخته نمی‌شود؛ چراکه در اقتصاد ایران بورس هنوز نتوانسته سهم بزرگی از کیک اقتصاد ایران داشته باشد.

در توصیف این وضعیت می‌توان به تعداد سهامداران و سهم این حوزه اشاره داشت و گفت که سرمایه‌گذاران به دنبال مسیرهای کم ریسکی چون بانک، مسکن، ارز و طلا رفته‌اند و بازار سرمایه و صنایع بورسی را کمتر در نظر داشته‌اند.

چراکه صنایع بورسی با درگیری‌های شدید خود در حوزه اقتصاد کلان و تأثیرپذیری از وضعیت اقتصاد پرتلاطم ایران موردپسند کسانی قرار نگرفته‌اند که بازار پولی و شبکه بانکی بدون ریسک را تجربه کرده‌اند.

 

بازارهای محدود و فراموشی مولدها

در عمل  بازار هدف سرمایه‌گذاری در ایران بسیار محدود است و اغلب مردم ترجیح می‌دهند پول خود را در بانک، مسکن و طلا سرمایه‌گذاری کنند. همین موضوع دلیلی شده تا مردم مشارکت کمتری در امور اقتصادی داشته و از سرمایه‌گذاری در بازار سفته‌بازی بهره خوبی ببرند.

اخلال درحرکت چرخ‌های اقتصاد  و رونق بازار اولین محصول این نگرش بوده است و همین نگاه باعث شده تا صنعت و بورس در سال‌های طولانی در ایران به فراموشی سپرده شود.

رشد مکرر نقدینگی سرگردان  جامعه  و سقف زنی‌های مکرر این حوزه هم مؤید این نکته است که صنعت و بورس در اقبال خوبی قرار ندارند و همین نمونه ایست که باید به ریشه‌های آن پرداخت.

چراکه وضعیت اقتصادی ایران در سال‌های اخیر به‌گونه‌ای بوده است که اکثر مردم پول‌هایشان را در بانک سرمایه‌گذاری کردند. در حدفاصل سال‌های 92 تا  96 اگر پول به هرجایی غیر از بانک می‌رفت  منفعتی برای مردم نداشت .

در حوزه سرمایه‌گذاری بازار سرمایه هم، عموم سرمایه‌گذاران به دلیل کم‌اطلاعی از بورس و ریسک این حوزه ترجیح دادند تا در بازار بورس نیایند، چراکه این حوزه را در مقایسه با شبکه بانکی به‌عنوان محل امن  سرمایه‌گذاری ندیدند.

اما در اواخر سال 96 و با بالا رفتن شایعه‌ها در حوزه لغو برجام، بار دیگر شاهد سفته‌بازی‌ها و توجه عموم سرمایه‌گذاران به بازارهایی چون ارز،طلا و سکه بودیم که خود سرمنشأ داستانی تازه شد.

 

چرا بورس را ندیده‌ایم؟

حال در این اوضاع‌واحوال باید سرنوشت صنایع بورسی را در این وضعیت بار دیگر مرور کرد و پرسید چرا فضاسازی لازم برای مشارکت سرمایه‌گذاران در این عرصه فراهم نشده و با ابزارهای نوین سرمایه‌های سرگردان جذب این بخش نشده است.

اکنون با تغییر وضعیت دوباره اقتصاد ایران و خروج امریکا از برجام، ثبات و بهبود وضعیت اقتصادی کشور در هاله‌ای از ابهام قرارگرفته و به نظر می‌رسد در شرایطی که اصلاح  بانکی کشور هم به‌جایی نرسیده، بیشترین آسیب در انتظار بازار سرمایه و صناعی باشد که در این حوزه فعالیت دارند.

جو روانی ناشی از مسائل یادشده به  تلاطم بازار افزوده و عوامل بنیادی و واقعیات اقتصادی بیشتر مدنظر سهامداران قرارگرفته است.  بار دیگر پیش‌بینی روند بلندمدت بازار سرمایه به عملکرد، سیاست‌ها و اقدامات دولت وابسته شده و در کنار جهت‌گیری اقتصاد جهانی بازار سرمایه  و بهبود وضعیت صنایع بورسی را به عقب انداخته است.

چراکه انعقاد قراردادهای بین‌المللی و افزایش صادرات محصولات (به‌خصوص محصولات دارای مزیت نسبی رقابتی) به کشورهای مختلف، تسهیل نقل‌وانتقال پول و تسهیل و جذب سرمایه‌گذاری خارجی در بازار سهام کشور، به‌واسطه تغییر وضعیت برجام  هم اگر از دست برود اوضاع خوبی برای این بخش پیش رو نخواهد بود.

ازاین‌رو به نظر می‌رسد در ایامی که شاخص‌های بورس تحرک مناسبی داشته و فعلا صعودی است، باید به فکر روزهای نزولی این حوزه هم بود و از دولت برای این روزها تدبیر خواست.

چراکه اتخاذ تصمیم برای بهبود بهره‌وری و افزایش سودآوری صنایع بورسی خواسته  سهامدارانی است که به برخی سیاست‌های اقتصادی دولت انتقاد دارند .

باید به خاطر مسئولان و تصمیم سازان آورد که توسعه صنایع بورسی تنها با خصوصی سازی واقعی و رشد بهره وری در این بخش‌ها مقدور است و این اتفاق تنها در اتاق شیشه‌ای بورس رخ  خواهد داد. از این رو برای پایان اقبال عمومی به بازارهای سفته بازی ارز و طلا و حتی مسکن، باید نیم نگاهی به روشمندی‌های موجود در بازار سرمایه و ابزارهای متنوع ان داشت و کار را به شکلی دیگر سامان داد.

تا در نهایت صنایع بورسی از نقدینگی انبوه کشور بهره ای ببرند و از سوی دیگر بازار سرمایه و سهامداران سودی کسب کنند؛ هر چند که این رویکرد در شرایط تحریمی کاری سخت و به نظر صعب آید!

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید