پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1403

طنز تلخ صنعتگر

محمدرضا سعدی-کارشناس اقتصادی

صنعتگر و ســرمايه گذار اساسا موجوداتی هستند كه میتوان آنها را در جشنهايی مانند روز صنعت سر بريد،در آزمايشگاههايی مانند وزارتخانههای دولتی به جای موش آزمايشگاهی مورد استفاده قرار داد،در زمان بروز مشكلت و نابسامانیها بخشی يا همه مسووليت بروز مشكل را متوجه آنــان كرد و در زمان بیپولی و گرفتاریهای مالی اموال آنان را در قالب ماليات و … مصادره كرد. با اين حساب صنعتگر اصول موجود مفيدی است چرا كه در هر صورت مورد اســتفاده دولــت و دولتیها قرار میگيرد.اما اين موجود مفيد در ســالی كه گذشــت چه وضعيتی داشته است؟ ركود بیســابقه چهار سال ابتدايی دولت تدبير و اميد كه برای سركوب تورم و به زنجير كشيدن قيمتها پديد آمد، بيش و پيش از هر چيز توليد كنندگان و كارآفرينان را آزار داد. درواقع سرمايهگذاران و توليدكنندگان اسير سرمايههای خود هســتند و نمیداننــد كه در مقابــل تصميمهای خلقالســاعه، بیمنطق و گاهی نابخردانه مديران دولتی چه كاری بايد انجام دهند. در ســالی كه گذشت مدير كهنه كار صنعت از كابينه بيرون رفت و چهرهای كه ســابقهای بازرگانی داشت به جای او نشست. در برخی محافل چنين گفته میشد كه آقای وزير جديد افزايش صادرات غير نفتی اعم از خدمات فنی-مهندسی يا محصولت توليدی ايران را هدف گرفته است. اگر ايــن گمانهزنــی درســت بــود توليد كنندگان محصــولت ايرانی و عــلوه بر ايشــان عرضه كنندگان خدمــات فنی- مهندســی بايد موقعيتهــای ممتاز و اميدواركنندهای را تجربه می كردند. اما نه فقط صادرات غير نفتی رشــد اميدبخشی نداشــت بلكه اصول رويكرد دولت نسبت به توليدكنندگان و صادر كنندگان نيز تغيير ملموس و محسوسی نداشت.حتی شعار سال كه قرار بود ميــزان اقبال دولت به ارتقــای كمی و كيفی محصولت ايرانی باعث شود هم چندان موثر واقع نشد و پيكر فرسوده، رنجور و آسيبديده صنعتگر و سرمايهگذار ايرانی، تيمار و درمان نگشت. گاهــی به مــزاح و لطيفهای تلخ صنعتگــران ايرانی میگوينــد دولت مزاحمتی برای مــا پديد نياورد، لطف پيشكش! اين سخن صنعتگران همان ضربالمثل ايرانی است كه میگويد: ما را به خير تو اميد نيست، شر مرسان! اما دولت چه شری برای توليدكننده دارد؟ نخستين پرسش آن است كه دولت و حكومت جمهوری اســلمی ايران چقدر زير ساختها را برای توليدكننده و صادركننده فراهم كرده است؟ وقتی به خاطر روابط خارجی زنجيره واردات مواد اوليه قطع می شود و توليدكننده مجبور است از مواد اوليه بی كيفيت استفاده كند يا امكان بهره مندی از ماشين آلت و فنــاوری روز دنيا را ندارد،چگونــه می تواند در قيمت تمام شــده كال با نمونه های خارجی رقابت كند؟در اين صورت توليدكننده ايرانی آيــا می تواند در تراز كيفيت محصول خارجی،كال توليــد كند؟گاهی مقامات ايرانی انتظار دارند كه توليدكننده ايرانی از اختراع چرخ شروع كند و به دانش فنی امروز دنيا برسد. آيا در جهان كنونی بازگشــت بــه اختراع چرخ اقدام عاقلنه ای است؟آيا همين بازگشت هزينه تمام شده توليد را به ميزان زيادی افزايش نمی دهد؟روشــن است كه به ايــن مقامات ايرانی می توان اين ضرب المثل را يادآوری كرد كه صدايتان از جای گرم درمی آيد. اما در ســوی ديگــر ســكه،بازارهای صادراتی وجود دارد؛تقريبا اثبات شده است كه ديپلماسی بازرگانی ايران متوقف و ايستاست. اگر چند اقدام مثبت و سفر خارجی كه تنها به ابتكار محمد جواد ظريف انجام شد و نتيجههای خوبی را هم در بر داشت را از مجموعه فعاليتهای وزارت امور خارجه و وزارت صنعت، معدن و تجارت حذف كنيم، كارنامه ديپلماسی بازرگانی دولتهای جمهوری اسلمی ايران قابل دفاع نيست. در چنين صورتی روشن است كه بازارهای صادراتــی تنها به مدد همت بازرگانان و تلش سرمايهگذاران پديد آمده است.اما همين بازارهای صادراتی به شدت از تصميمهای مقامات ايرانی تاثير میپذيرند؛ در مواردی كالی فاسد شدنی ايرانی به خاطر اختلف كشور مقصد با تهران ماهها در پشت گمرك معطل و نابود شده است. در مواردی هم كالی بازاريابی و فروخته شده از نقطه صفر مرزی ديپورت و عودت داده شده و توليدكننده، تاجر و صاحب سرمايه به خاك سياه نشسته است. اين دو مورد از آن رو گفته شــد كه تذكر داده شــود جمهوری اسلمی ايران حتی وظايف حاكميتی خود را نيز در قبال توليدكننده و بازرگان انجام نمیدهد، چه برسد به لطفهايی كه هيچ كس تعهدی در قبال انجام آن ندارد.

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید