پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1403
خانهیادداشتسرداران كجايند؟

سرداران كجايند؟

دكتر حسين زهتابچيان|

نزديك به ٣٠ سال از جنگ مي‌گذرد، امروز كشور ما بيش از سرداران و جانبازان نظامي به سرداران كارافرين نياز دارد، صداي زنجير تانك‌هاي دشمن به گوش مي‌رسد، كشور در محاصره كامل است، هيچ سلاحي كارايي پيروز شدن در اين نبرد را ندارد، امروز ما با صدام طرف نيستيم، بلكه با بيش از ٣٠ كشور قدرتمند جهاني طرفيم كه در راس آنان امريكا قراردارد، و با اجراي قانون كاتسا امكان هرنوع معامله و مبادله را از ملت ما گرفته‌است، حلقه تحريم هر روز تنگتر مي‌شود ، و رفته رفته درآمدهاي نفتي‌مان نيز قطع مي‌كند
از طرفي سونامي چهارم انقلاب صنعتي صنايع ما را يكي پس از ديگري زمينگير مي‌كند، امروز فقط صنعت است كه مي‌تواند رشد اقتصادي را افزابش دهد و به تبع آن خدمات و كشاورزي ( مدرن) مي‌توانند سهمي از اقتصاد و اشتغال را از آن خود كنند،
ولي خيزش ققنوس وار صنعت چگونه ممكن است؟ جز با به صحنه آوردن سرداران اقتصادي كارآفرين؟
اما آنها الان كجايند؟
بخش عمده آنها يا زندانند، يا تحت تعقيب بانك‌ها يا خانه‌نشين !!!
دولت با خزانه خالي و بدهي ٥٠٠ هزار ميليارد تومني، و بانك‌ها و موسسات ورشكسته و نقدينگي فريز شده در ساختمان و زمين و از همه مهمتر تحريم‌هاي همه جانبه و عدم امكان سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي (FDI)، و محدوديت‌هاي بي‌شمار اقتصادي، چه كاري مي‌تواند بكند؟
تجربه نشان داده كه نحوه دادن وام‌هاي بانكي به تنهايي نمي‌تواند كمكي به صنعت و صنعتگر کنند.
دولت فقط با بال و پردادن و اميد به كارآفرينان خواهد توانست اين شيران خفته را بيدار كند.
داستان زندگي ماتسوشيتا، بنيانگذار پانوسونيك بسيار شبيه اين مدعاست، وقتي امريكايي‌ها از اداره كارخانه او عاجز شدند، او را با دست خالي به سركارش برگرداندند، و او كارخانه رو به ورشكستگي را با يك سفر به امريكا! و تامين مواد اوليه نجات داد و از طرفي كارگران بهش قول دادند كه تا حد جانشان به او كمك كنند.

امروز يك كارآفرين درگير ١٧ نهاد و سازمان و ارگان موازي هم است كه هركدام حق و حقوق خودشان را طلب مي‌كنند، و بانك‌ها هم با بهره‌هاي مركب و جرائم پلكاني هر روز آنان را بدهكارتر مي‌كنند، بدهي‌اي كه هرگز وصول نخواهند كرد.

اگر اين سرداران خسته از همه چيز، فرصت بيابند قطعا كارخانه اشان را يا با ظرفيت كامل يا از دوباره از نو راه مي‌اندازند، آنها مي‌توانند مواد اوليه‌اشان را در اين تحريم ويروسي تهيه كنند و باز خواهند توانست محصولاتشان را صادر کنند.
با اين كار، هم اشتغال ايجاد مي‌شود، هم. سازمان تامين اجتماعي به جاي پرداخت بيمه بيكاري، دريافتي خواهد داشت
و اداره دارايي نيز مي‌تواند
كمك بزرگي به درآمد دولت كند، و از همه مهمتر بانكها هم خواهند توانست حداقل بخشي از مطالباتشان را وصول كنند، راه كار سختي براي اين امر لازم نيست، ابتدا بانكها بايد تمام جرائم آنان را صفر كنند و سپس بين ٣ تا ٥ سال بدهي اشان را بدون افزودن سود ثابت نگه دارند( فريز كنند) و با تاييد دولت بدهي‌هاي عقب افتاده آنان را به كاركنان و تامين اجتماعي و دارايي و ساير ادارات به شكل يك وام ٥ ساله به آنان بپردازند تا آنها بتوانند فقط به توليد و نوآوري فكر كنند
در اين بين دادن سرمايه در گردش اصلا توصيه نمي‌شود آنان خود خواهند توانست از اعتبارشان استفاده كرده و كم كم كارخانه را به توليد حداكثري برسانند
اولويت با كارخانجاتي بايد باشد كه؛

ترجيحا دانش بنيان
صادرات محور
توليد منعطف( نه فقط يك خط توليد)
حداقل ١٠ سال سابقه مفيد
عدم بدحسابي تا سال ٩٠ باشند، بانكها پس از ٥ سال قطعا خواهند توانست اصل و فرع مطالبات‌شان را كم كم بستانند، و در زماني كه شركت به اوج رونق خود مي‌رسد، مطالبه ٥ سال سود فريز شده خود
را نيز بكنند.

٩٦/٩/١٦

اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

بیشترین بازدید