جمعه 10 فروردین 1403
خانهخبرخواندنی‌هارایج‌ترین اشتباهات کلیدی رهبران کسب و کارها

رایج‌ترین اشتباهات کلیدی رهبران کسب و کارها

۵ اشتباه رهبری رایج که مدیران کسب و کارها مرتکب آن می‌شوند

بسیاری از مدیران و رهبران از نظر زیردستان آن‌ها فوق‌العاده و باهوش به نظر می‌رسند و همین موضوع باعث می‌شود که انتظار هیچ اشتباهی را از آن‌ها نداشته باشند. اما واقعیت این است که حتی باهوش‌ترین افراد نیز ممکن است در رهبری و مدیریت خود دچار اشتباهاتی شوند. زیرا همه انسان هستیم و به دلایل مختلفی ممکن است اشتباه کنیم. مهمترین موضوعی که در زمینه اشتباه رهبری باید به آن توجه داشت این است که مدیر اول اشتباه خود را بپذیرد و سعی در اصلاح آن داشته باشد. و دوم سعی در یافتن نقاط ضعف و تقویت آن‌ها است. زیرا رهبری مهمترین بخش هر کسب و کار است و کاهش اشتباه رهبری تاثیر به سزایی در موفقیت و توسعه کسب و کارها خواهد داشت. در ادامه به بررسی چند نمونه اشتباه رهبری رایج که در میان مدیران کسب و کارها مشترک است می‌پردازیم.

۱) عدم توجه به نظرات کارمندان یک اشتباه رهبری رایج در بین مدیران

یکی از رایج‌ترین اشتباه مدیران کسب و کارها عدم توجه به نظرات و انتقادات کارمندان است. نکته‌ی مهمی که مدیران کسب و کارها باید به آن توجه کنند این است که کارمندان حیاتی‌ترین جایگاه را در موفقیت یا شکست کسب و کار دارند. بنابراین عدم توجه به نظرات و مشکلات آن‌ها منجر به ایجاد مشکلات غیر قابل جبرانی خواهد شد. در مقابل توجه به نظرات، انتقادات سازنده و پیشنهادهای آن‌ها برای بهبود محیط کار حس ارزشمند بودن را در آن‌ها تقویت می‌کند. کارمندی که با توجه و همدلی مدیر خود مواجه می‌شود، خود را عضو مهمی از آن کسب و کار احساس می‌کند و نهایت تلاش خود را برای بهبود و رشد آن می‌کند. اما عدم توجه به کارمندان و در اولویت قرار ندادن آن‌ها کارکنان را به مرور دچار دلسردی و بی‌انگیزگی می‌کند. بنابراین برای پرهیز از این اشتباه رهبری رایج مدیران باید به کارکنان خود ارزش قائل شوند و توجه به نظرات آن‌ها را در اولویت کارهای خود قرار دهند.

۲) قرار ندادن اطلاعات کافی در اختیار کارمندان دومین اشتباه رایج مدیران

متاسفانه بسیاری از مدیران اطلاعات کافی در مورد روند تغییر استراتژی و جوانب مثبت و منفی آن در اختیار کارمندان خود قرار نمی‌دهند. همین امر نیز باعث ایجاد حس ناخوشایند در کارکنان و انزوا و در نهایت نارضایتی آن‌ها می‌شود. اما نکته‌ی قابل توجهی که در این زمینه وجود دارد این است که ارائه اطلاعات کافی به کارمندان باعث ایجاد آمادگی ذهنی برای مواجهه با موقعیت‌های مختلف می‌شود و عملکرد آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اما عدم توجه به احساس کارکنان به تدریج باعث ایجاد بی‌اعتمادی در آن‌ها می‌شود. به عنوان یک مدیر فراموش نکنید که هر چه میزان شکاف بین مدیر و کارمند نیز بیشتر شود کسب و کار شما یک قدم به شکست نزدیک‌تر خواهد شد.

۳) عدم توجه به نقش مربی و آموزش کارکنان سومین اشتباه رهبری مدیران

هر چند اکثر مدیران افرادی باهوش و کاربلد هستند اما توجهی به آموزش کارمندان خود نمی‌کنند. زیرا از نظر آن‌ها آموزش و مربی‌گری کارمندان جزو اولویت‌های کاری سازمان یا کسب و کار مربوطه نیست. برخی از مدیران نیز آموزش کارکنان را فرآیندی پرهزینه و غیر ضروری می‌دانند. اما جالب است بدانید که مدیرانی که به اهمیت وجود مربی در کسب و کار خود واقف باشند در زمان کوتاهی به نتیجه دلخواه خود می‌رسند. تعامل با کارمندان، پشتیبانی و برنامه‌ریزی و ارائه آموزش لازم به کارمندان از مهمترین ویژگی‌های مدیران موفق است.

۴) نداشتن شناخت کافی از کارمندان مهمترین اشتباه رهبری مدیران

بسیاری از مدیران کسب و کارها تصور می‌کنند رهبر موفق کسی است که به تدوین و اجرای استراتژی و تعیین اهداف می‌پردازد. اما نکته‌ی مهمی که در زمینه‌ی رهبری کسب و کار باید مورد توجه قرار گیرد این است که توجه به عواطف و احساسات انسانی یکی از ارکان اصلی رهبری موفق است. داشتن نگاه مکانیکی و ماشینی یکی از نقاط ضعف و اشتباه رهبری رایج در بین بسیاری از مدیران است. طبق تحقیقات انجام شده سازمان‌هایی موفق هستند که در آن‌ها به شناخت کارمندان توجه ویژه‌ای می‌شود. زیرا این کارمندان رضایت شغلی بیشتری دارند و بیشتر خود را برنامه‌های رسمی سازمان وفق می‌دهند. از سوی دیگر نیز در نظر گرفتن پاداش و تشویق کارمندان نیز یکی دیگر از نکاتی است که رهبران موفق باید به آن توجه کنند.

۵)داشتن سیاست تصمیم‌گیری پشت درهای بسته

همانگونه که می‌دانید امروزه اکثریت قریب بهه اتفاق مدیران معتقدند که داشتن یک استراتژی ارتباطی بهترین روش برای موفقیت کسب و کار است. زیرا هر چند مدیر مسئول تعیین استراتژی‌ها و چشم‌انداز بلندمدت برای سازمان است. اما این کارمندان هستند که در بطن کسب و کار حضور دارند و از این رو می‌توانند کمک به سزایی در انتخاب استراتژی داشته باشند. از این رو مدیران باید سیاست سازمان خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که کارمندان به راحتی نظرات و پیشنهادات خود را با آن‌ها در میان بگذارند. استقبال از ایده‌های جدید و عمل به آن‌ها نیز تاثیر روانی فوق‌العاده‌ای بر روی کارمندان داشته و رضایت شغلی آن‌ها افزایش می‌دهند.

در مجموع می‌توان گفت یک مدیر موفق کسی است که علاوه بر مهارت مدیریتی و رهبری به نکات روانشناسی و مباحث رفتار سازمانی نیز توجه داشته باشد. تا با کاهش اشتباه رهبری خود که در میان بیشتر مدیران رایج است، به رشد و توسعه کسب و کار خود کمک کنند.

 

منبع: بازاریابی

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید