دختری که پشت چراغ قرمز فال میفروخت، شالاپی با صورت خورد زمین؛ مثل من که زمین خوردم ولی تا بفهمم چی شده، مامان و بابا رسیدند و جمع و جورم کردند و دست آخر، همه چیز با یك بستنی شکلاتی فراموش شد.
دختر فال فروش و درد هم دست همديگر را گرفتند ، معلوم نیست تا کجا میخواهند شل شل زنان بروند.