علی اکبری| آیا تا به حال به تفاوت های میان برندینگ و مارکتینگ فکر کرده اید؟ اگر پاسخ مثبت است، بدانید که تنها نیستید. گرچه هردو باهم ارتباط تنگاتنگی دارند، اما میان آنها تفاوت های جزئی و کوچکی موجود است.
در جایگاه صاحب کسب وکار باید تفاوت های میان برندینگ و مارکتینگ را با جزییات درک کنید تا بتوانید هردوی آنها را در کنار یکدیگر به کار ببرید.
برندینگ چیست؟
به طور خلاصه، برندینگ هویت شماست و مارکتینگ روشی ا ست که با آن ایجاد آگاهی می کنید. برندینگ استراتژی شماست، درحالی که مارکتینگ دربرگیرنده اهداف تکنیکی تان می شود. برای آگاهی از هویت برند خود، در ابتدا باید چند سؤال از خودتان بپرسید. این سؤالات در ورای تعمیم های عمومی صنعت، خدمات و محصولات پیشنهادی و درمورد هویت شرکت تان و مهم تر از آن، هویت و ماهیت برندتان هستند. سؤالات زیر نقطه شروع بسیار خوبی محسوب می شوند:
– اصول و ارزش های اصلی شما کدام اند؟
– بیانیه مأموریت شرکت شما چیست؟
– چه عاملی شما را برآن داشت تا کسب وکارتان را ایجاد کنید؟
– چه عاملی شما را منحصربه فرد می سازد؟
– فرهنگ درون سازمانی شما به چه شکلی است؟
– شیوه حرفه ای گری شما چیست؟
– مشخصه های ارتباطاتی شما کدام اند؟
– وقتی فردی نام تجاری شما را می شنود، دوست دارید چه چیزی را در ذهن خود تصور کند؟
– می خواهید با فکرکردن به کسب وکارتان چه احساسی به مردم دست دهد؟
– مشتریان شرکت شما را چگونه توصیف می کنند؟
پاسخ دادن به سؤالات فوق، به شما کمک می کند به تفاوت های میان برندینگ و مارکتینگ واقف شوید. زمان خود را صرف رسیدن به پاسخ های درست و دقیق به این سؤالات کنید و آنها را با همکاران و مربیان حرفه ای خود به اشتراک بگذارید. در نهایت متوجه خواهید شد تمامی پاسخ ها، با فرهنگ درون سازمانی و امور داخلی شرکت تان ارتباط دارند. بنابراین، هر آنچه از درون بنا شود، تجلی بیرونی نیز خواهد یافت.
برندینگ، انتظارات مشتریان و تجربه استفاده از خدمات و محصولات شرکت تان را تعریف می کند. زمانی که هویت کسب وکارتان را به دقت مشخص می کنید، چه در زمان حال و چه در آینده، برندینگ شرکت از فعالیت های بازاریابی و مارکتینگ پیشی می گیرد و برای آنها زمینه سازی می کند.
مطلب مرتبط: رکود بازار و راه ناگزیر مارکتینگ و برندینگ
مارکتینگ چیست؟
زمانی که سخن از مارکتینگ به میان می آید، مقصود آن دسته ابزارهایی است که برای معرفی برند خود به کار می برید. مارکتینگ نیز درست مانند محصولات و خدماتی که ارائه می کنید، به طور پیوسته تغییر می کند و رشد می یابد. مارکتینگ به شکلی ویژه و مستقیم با مخاطبان هدف تان ارتباط دارد و به مثابه آن، از ارزش های بنیادین برندتان پشتیبانی می کند.
مارکتینگ بسیار گسترده و ممکن است صمیمی، خنده دار یا جدی باشد. مارکتینگ ترکیبی از متن، کلمات کلیدی، عکس، نمودار و ویدئو است و با روش های آنلاین و آفلاین بسیار متنوعی قابلیت اجرا دارد. برخی از مشهورترین این روش ها عبارت اند از:
– سئو (بهینه سازی موتورهای جست وجو)
– مارکتینگ محتوا
– مارکتینگ شبکه های اجتماعی
– مارکتینگ پرداخت برمبنای کلیک
– مارکتینگ همراه
– تلویزیون
– رادیو
– کمپین های چاپی
با این حال، روش های آنلاین و آفلاین بسیاری برای اجرای کمپین مارکتینگ شرکت تان وجود دارد. با وجود اینکه روش های مارکتینگ گذرا هستند و سال به سال و حتی فصل به فصل تغییر می کنند، برند همواره ثابت است.
برندینگ چیست؟
به طور خلاصه، برندینگ هویت شماست و مارکتینگ روشی ا ست که با آن ایجاد آگاهی می کنید. برندینگ استراتژی شماست، درحالی که مارکتینگ دربرگیرنده اهداف تکنیکی تان می شود. برای آگاهی از هویت برند خود، در ابتدا باید چند سؤال از خودتان بپرسید. این سؤالات در ورای تعمیم های عمومی صنعت، خدمات و محصولات پیشنهادی و درمورد هویت شرکت تان و مهم تر از آن، هویت و ماهیت برندتان هستند. سؤالات زیر نقطه شروع بسیار خوبی محسوب می شوند:
– اصول و ارزش های اصلی شما کدام اند؟
– بیانیه مأموریت شرکت شما چیست؟
– چه عاملی شما را برآن داشت تا کسب وکارتان را ایجاد کنید؟
– چه عاملی شما را منحصربه فرد می سازد؟
– فرهنگ درون سازمانی شما به چه شکلی است؟
– شیوه حرفه ای گری شما چیست؟
– مشخصه های ارتباطاتی شما کدام اند؟
– وقتی فردی نام تجاری شما را می شنود، دوست دارید چه چیزی را در ذهن خود تصور کند؟
– می خواهید با فکرکردن به کسب وکارتان چه احساسی به مردم دست دهد؟
– مشتریان شرکت شما را چگونه توصیف می کنند؟
پاسخ دادن به سؤالات فوق، به شما کمک می کند به تفاوت های میان برندینگ و مارکتینگ واقف شوید. زمان خود را صرف رسیدن به پاسخ های درست و دقیق به این سؤالات کنید و آنها را با همکاران و مربیان حرفه ای خود به اشتراک بگذارید. در نهایت متوجه خواهید شد تمامی پاسخ ها، با فرهنگ درون سازمانی و امور داخلی شرکت تان ارتباط دارند. بنابراین، هر آنچه از درون بنا شود، تجلی بیرونی نیز خواهد یافت.
برندینگ، انتظارات مشتریان و تجربه استفاده از خدمات و محصولات شرکت تان را تعریف می کند. زمانی که هویت کسب وکارتان را به دقت مشخص می کنید، چه در زمان حال و چه در آینده، برندینگ شرکت از فعالیت های بازاریابی و مارکتینگ پیشی می گیرد و برای آنها زمینه سازی می کند.
مطلب مرتبط: رکود بازار و راه ناگزیر مارکتینگ و برندینگ
مارکتینگ چیست؟
زمانی که سخن از مارکتینگ به میان می آید، مقصود آن دسته ابزارهایی است که برای معرفی برند خود به کار می برید. مارکتینگ نیز درست مانند محصولات و خدماتی که ارائه می کنید، به طور پیوسته تغییر می کند و رشد می یابد. مارکتینگ به شکلی ویژه و مستقیم با مخاطبان هدف تان ارتباط دارد و به مثابه آن، از ارزش های بنیادین برندتان پشتیبانی می کند.
مارکتینگ بسیار گسترده و ممکن است صمیمی، خنده دار یا جدی باشد. مارکتینگ ترکیبی از متن، کلمات کلیدی، عکس، نمودار و ویدئو است و با روش های آنلاین و آفلاین بسیار متنوعی قابلیت اجرا دارد. برخی از مشهورترین این روش ها عبارت اند از:
– سئو (بهینه سازی موتورهای جست وجو)
– مارکتینگ محتوا
– مارکتینگ شبکه های اجتماعی
– مارکتینگ پرداخت برمبنای کلیک
– مارکتینگ همراه
– تلویزیون
– رادیو
– کمپین های چاپی
با این حال، روش های آنلاین و آفلاین بسیاری برای اجرای کمپین مارکتینگ شرکت تان وجود دارد. با وجود اینکه روش های مارکتینگ گذرا هستند و سال به سال و حتی فصل به فصل تغییر می کنند، برند همواره ثابت است.
اولویت با کدام است؛ مارکتینگ یا برندینگ؟
برندینگ در مرکز استراتژی مارکتینگ شما جای دارد، بنابراین اولویت با برندینگ است. حتی اگر کسب وکار شما شکل و شمایل شرکتی نوپا را دارد، قبل از راه اندازی تاکتیک ها، استراتژی ها، ابزارها و روش های مارکتینگ، تعریف کردن هویت و ماهیت برند بسیار حائز اهمیت است.
برند شما همان چیزی است که موجب بازگشت مشتریان و زیرساختی ا ست که برمبنای آن وفاداری مصرف کننده تعریف می شود.
رستوران ها و مغازه های خرده فروشی اطراف تان (واحدهای خصوصی و واحدهای تعاونی) را مشاهده کنید؛ به خاطر برندشان است که نسل اندر نسل مشتریان و مصرف کنندگان را به خود جذب می کنند. برای مثال، داروخانه ای را درنظر بگیرید که داروی خود و خانواده تان را از آنجا تأمین می کنید. این داروخانه خواه خصوصی و خواه زنجیره ای باشد، اعتماد شما را جلب و در شما وفاداری ایجاد کرده است. با وجود اینکه می توانید داروی خود را از هر داروخانه دیگری بخرید، این برندینگ آنهاست که موجب بازگشت دوباره شما می شود. حتی اگر تغییراتی در برند خود صورت دهید، این تغییرات در حوزه رشد کسب وکار و گسترش خدمات خواهد بود. به ندرت درون مایه ، مأموریت و ارزش های بنیادین برند دستخوش تغییر می شوند.
برندینگ شامل نگرش هایی از قبیل میزان تعهد بالا به کیفیت، جامعه، سهولت و ارتباط و به بیان دیگر به مثابه تعهد به نیاز مشتریان هدف است.
همچنین باید توجه داشته باشید برندینگ فعالیتی روزمره است؛ بدین معنا که باید با ثبت هر تراکنش، دریافت هر تماس و پاسخگویی به هر ایمیل، برند شرکت را معرفی کنید. اصولا مارکتینگ را افراد متخصص برعهده می گیرند. برندینگ معرف هویت شماست. درواقع می توان برندینگ را روشی برای حفظ مشتریان فعلی و مارکتینگ را روشی برای جذب مشتریان جدید دانست.
برندینگ در مرکز استراتژی مارکتینگ شما جای دارد، بنابراین اولویت با برندینگ است. حتی اگر کسب وکار شما شکل و شمایل شرکتی نوپا را دارد، قبل از راه اندازی تاکتیک ها، استراتژی ها، ابزارها و روش های مارکتینگ، تعریف کردن هویت و ماهیت برند بسیار حائز اهمیت است.
برند شما همان چیزی است که موجب بازگشت مشتریان و زیرساختی ا ست که برمبنای آن وفاداری مصرف کننده تعریف می شود.
رستوران ها و مغازه های خرده فروشی اطراف تان (واحدهای خصوصی و واحدهای تعاونی) را مشاهده کنید؛ به خاطر برندشان است که نسل اندر نسل مشتریان و مصرف کنندگان را به خود جذب می کنند. برای مثال، داروخانه ای را درنظر بگیرید که داروی خود و خانواده تان را از آنجا تأمین می کنید. این داروخانه خواه خصوصی و خواه زنجیره ای باشد، اعتماد شما را جلب و در شما وفاداری ایجاد کرده است. با وجود اینکه می توانید داروی خود را از هر داروخانه دیگری بخرید، این برندینگ آنهاست که موجب بازگشت دوباره شما می شود. حتی اگر تغییراتی در برند خود صورت دهید، این تغییرات در حوزه رشد کسب وکار و گسترش خدمات خواهد بود. به ندرت درون مایه ، مأموریت و ارزش های بنیادین برند دستخوش تغییر می شوند.
برندینگ شامل نگرش هایی از قبیل میزان تعهد بالا به کیفیت، جامعه، سهولت و ارتباط و به بیان دیگر به مثابه تعهد به نیاز مشتریان هدف است.
همچنین باید توجه داشته باشید برندینگ فعالیتی روزمره است؛ بدین معنا که باید با ثبت هر تراکنش، دریافت هر تماس و پاسخگویی به هر ایمیل، برند شرکت را معرفی کنید. اصولا مارکتینگ را افراد متخصص برعهده می گیرند. برندینگ معرف هویت شماست. درواقع می توان برندینگ را روشی برای حفظ مشتریان فعلی و مارکتینگ را روشی برای جذب مشتریان جدید دانست.
تنها نقطه تلاقی برندینگ و مارکتینگ
با وجود تفاوت های فاحش میان مارکتینگ و برندینگ، میان آنها تنها یک نقطه تلاقی وجود دارد. وقتی تصویرسازی را در قالبی روزمره به کار می برید، برندینگ و مارکتینگ همسان می شوند. به بیانی «عکس هزار برابر کلمه حرف می زند.» با درنظر داشتن این مهم، هنگامی که رنگ، گرافیک و لوگوی شرکت را انتخاب می کنید، به یاد داشته باشید تمامی این عوامل باید نمایانگر برند شما باشند و در پیشبرد کمپین مارکتینگ تان نقشی اساسی ایفا کنند.
با وجود تفاوت های فاحش میان مارکتینگ و برندینگ، میان آنها تنها یک نقطه تلاقی وجود دارد. وقتی تصویرسازی را در قالبی روزمره به کار می برید، برندینگ و مارکتینگ همسان می شوند. به بیانی «عکس هزار برابر کلمه حرف می زند.» با درنظر داشتن این مهم، هنگامی که رنگ، گرافیک و لوگوی شرکت را انتخاب می کنید، به یاد داشته باشید تمامی این عوامل باید نمایانگر برند شما باشند و در پیشبرد کمپین مارکتینگ تان نقشی اساسی ایفا کنند.
اهمیت درک برندینگ درمقابل مارکتینگ
اگر تا این جا تفاوت میان برندینگ و مارکتینگ برایتان آشکار شده است، اما همچنان درمورد اهمیت درک این دو تردید دارید، باید این مسئله را درطول جلسات گفت وگو حل کنید. نکته مهم این است که تنها با استفاده از روند کلمات کلیدی، می توان استراتژی های مارکتینگ را ایجاد کرد، اما مادامی که مصرف کنندگان کالا یا خدمات شما، به برند خاصی متصل نشوند، تأثیرگذارترین روش های مارکتینگ یعنی گفت وگوها و مذاکرات، بی فایده خواهند بود.
برندینگ اتصالی فارغ از زمان ایجاد می کند. حتی اگر فعالیت های فعلی شما در حوزه مارکتینگ با هدف درگیری با بازار و مشتریان طراحی شده باشند، برندینگ پیوسته است که موجب بازگشت مشتریان می شود. رقابت همواره بسیار سنگین است و دلیل آن نیز وجود شرکت های بی شمار و کالاها و خدمات قابل قیاس با محصول و خدمات شما است. حتی در برخی موارد، شرکت های رقیب دقیقا کالا و خدمات مشابه با تولیدات شما ارائه می کنند. بنابراین برندینگ باعث بازگشت مشتریان می شود، اعتماد و وفاداری ایجاد می کند و درنهایت شرکت و محصول تان را منحصربه فرد می سازد.
بدون برندینگ هم احتمال موفقیت وجود دارد، اما وجود آن منجر به موفقیت های بزرگ تری خواهد شد. تمامی سازوکارهای قدرتمند، نقطه شروع و اساس استواری دارند و به همین نسبت، درک تفاوت های مارکتینگ و برندینگ به شما امکان ایجاد زیرساخت های برندینگ را می دهد و از طریق مارکتینگ کسب وکارتان را وسعت می بخشد.
منبع: outbrain
اگر تا این جا تفاوت میان برندینگ و مارکتینگ برایتان آشکار شده است، اما همچنان درمورد اهمیت درک این دو تردید دارید، باید این مسئله را درطول جلسات گفت وگو حل کنید. نکته مهم این است که تنها با استفاده از روند کلمات کلیدی، می توان استراتژی های مارکتینگ را ایجاد کرد، اما مادامی که مصرف کنندگان کالا یا خدمات شما، به برند خاصی متصل نشوند، تأثیرگذارترین روش های مارکتینگ یعنی گفت وگوها و مذاکرات، بی فایده خواهند بود.
برندینگ اتصالی فارغ از زمان ایجاد می کند. حتی اگر فعالیت های فعلی شما در حوزه مارکتینگ با هدف درگیری با بازار و مشتریان طراحی شده باشند، برندینگ پیوسته است که موجب بازگشت مشتریان می شود. رقابت همواره بسیار سنگین است و دلیل آن نیز وجود شرکت های بی شمار و کالاها و خدمات قابل قیاس با محصول و خدمات شما است. حتی در برخی موارد، شرکت های رقیب دقیقا کالا و خدمات مشابه با تولیدات شما ارائه می کنند. بنابراین برندینگ باعث بازگشت مشتریان می شود، اعتماد و وفاداری ایجاد می کند و درنهایت شرکت و محصول تان را منحصربه فرد می سازد.
بدون برندینگ هم احتمال موفقیت وجود دارد، اما وجود آن منجر به موفقیت های بزرگ تری خواهد شد. تمامی سازوکارهای قدرتمند، نقطه شروع و اساس استواری دارند و به همین نسبت، درک تفاوت های مارکتینگ و برندینگ به شما امکان ایجاد زیرساخت های برندینگ را می دهد و از طریق مارکتینگ کسب وکارتان را وسعت می بخشد.
منبع: outbrain
