پنج‌شنبه 9 فروردین 1403
خانهاسلایدر اصلیآموزش بیمه؛ راه توانمندسازی مدیریت ریسک خانوار

آموزش بیمه؛ راه توانمندسازی مدیریت ریسک خانوار

 

مترجم:‌ مهدی ملائی

در 26 دسامبر سال 2004، زلزله‌ای در اقیانوس هند، یک سونامی را رقم زد که هزاران نفر از جوامع ساحلی هند را به مخاطره انداخت. سازمان حمایت و امداد در هرجا (CARE)[1] در هند که بخشی از CARE International محسوب می‌شود، یک برنامه پاسخ سریع به سوانمی، به منظور کمک‌رسانی به جوامع آسیب‌دیده از طریق توزیع سرپناه، آب، بهداشت، خدمات روانی-اجتماعی و فعالیت‌های ارتقای معیشت راه‌اندازی نمود. در حین کار با این جوامع، این سازمان با آسیب‌پذیری خود نسبت به فقدان دسترسی به ابزارهای پوشش ریسک مناسب روبرو شد. CARE به این نتیجه رسید که بیمه خرد[2] می‌تواند ابزار مدیریت ریسک مؤثری برای این جوامع باشد و درنتیجه، یک برنامه بیمه خرد در منطقه تامیل نادو[3] با عنوان بیمه زندگی و معیشت (ILAL)[4] اجرا نمود. مقاله ذیل بخشی از گزارش CARE با عنوان «توصیف بیمه: اجرای آموزش مصرف‌کنندگان در برنامه بیمه زندگی‌ها و معیشت‌های CARE» است که به جزئیات این طرح بسیار پرتلاش و موفق می‌پردازد. امید است، این گزارش برای صنعت بیمه ایران و در راستای هدف آموزش و فرهنگ‌سازی عموم و نیز توزیع میدانی بیمه مفید باشد.

مقدمه

درحالی‌که بیمه خرد می‌تواند مکانیسم مدیریت ریسک مناسبی به خانوارهای کم‌درآمد آسیب‌دیده ارائه دهد، ابزاری است که بسیار کم عرضه‌شده و کم به کارگرفته شده است. بیمه‌گرانی که می‌خواهند تا به این بخش وارد شوند با طیفی از چالش‌ها روبرو می‌شوند. چالش‌های عرضه شامل موارد ذیل می‌گردد: درک محدود از ریسک‌ها و نیازهای جمعیت‌های هدف، دشواری قیمت‌گذاری محصول با حق‌بیمه پایین و هزینه بالای تراکنش‌ها و مشکل یافتن کانال مناسب ارائه.

بیمه‌گران با چالش کلیدی دیگری روبرو هستند که به نظر جالب می‌آید: تقاضای پایین. دلایل تقاضای پایین آن است که محصولات عرضه‌شده، برای نیازهای خانوارها، متناسب نبوده یا بسیاری گران هستند. اما در ادامه دریافت شد که این تمام موضوع نیست. تقاضا حتی برای محصولات دارای قیمت‌های متناسب ریاضیاتی هم، پایین بود.

مدیریت ریسک، یک نیاز شفاف برای خانوارهای ضعیف و کم‌درآمد است اما برخلاف اعتبار و پس‌انداز، بیمه رسمی، یک مفهوم جدید است. با این وجود، خانوارها به طور غیررسمی وارد راه‌کارهای مدیریت ریسکی می‌شوند که اساساً شبیه به بیمه رسمی است. با این تفاوت که خانوارها نسبت به زبان و ساختار محصولات بیمه رسمی، ناآشنا هستند. هر تجربه محدود و قبلی نسبت به بیمه رسمی به معنای آن است که مشتریان بالقوه بلافاصله ارزش پیشنهادی بیمه که نتیجه تقاضای پایین است را درک می‌نمایند. در این وضعیت، آموزش بیمه می‌تواند تفاوت عمده‌ای را ایجاد نماید.

آموزش بیمه را می‌توان به عنوان تسلسلی با رابطه معکوس از رویکردها محسوب کرد. از یک جهت، برنامه‌های صرفاً آموزشی، مدیریت ریسک و مفاهیم بیمه را برای تقویت جوامع برای اتخاذ راه‌کارهای مدیریت ریسک فعال آموزش می‌دهند. از جهت دیگر، طرح‌های بازاریابی بازرگانی با هدف فروش بیمه‌نامه‌ با تمرکز بر جزئیات محصول خاص وجود دارد.

به‌خودی‌خود، هیچ‌یک از این گزینه‌ها برای تعامل با جوامعی که تجربه ناچیزی از بیمه دارند، کفایت نمی‌کند. با وجود آن‌که اطلاعات مربوط به مفاهیم مدیریت ریسک و بیمه، مهم است، توان به‌کارگیری آن نیز اهمیت دارد. اثربخش‌ترین برنامه آموزشی به شرکت‌کنندگان، اطلاعات جدیدی ارائه می‌دهد تا آنان را تشویق به تغییر در نگرش‌ها و رفتار و سپس توانمندسازی خانوارها برای عمل به این تغییرات است. توان عمل به اطلاعات بالافاصله شرکت‌کنندگان را به حفظ دانش و تثبیت در رفتار جدید ترغیب می‌نماید. این برنامه‌ها، دارای افقی وسیع و بلندمدت است که رفتار هدف، اتخاذ راه‌کارهای مدیریت ریسک فعال و خرید بیمه‌نامه به عنوان یکی از چندین راهکار را ممکن می‌سازد.

سازمان حمایت و امداد CARE این رویکرد وسیع و بلندمدت را طی برنامه بیمه زندگی و معیشت (ILAL) اتخاذ نموده است. از منظر مصرف محصولات، برنامه CARE موفقیت‌آمیز بوده است. هجده ماه پس‌از راه‌اندازی عملیات بیمه خرد، شرکای CARE، 130 هزار خانوار را که 90 درصد از آنان کاربران بار اولی بیمه بودند، را شامل می‌شود. اما، CARE مطمئن است که هدفش تنها توزیع بیمه‌نامه نیست. با وجود آنکه CARE محصولات خاصی را طراحی و ارائه نمود، هدف نهایی آن، بهبود توان مدیریت ریسک جوامع از طریق اصلاح درک آنان نسبت به بیمه بود. CARE بر ایجاد تقاضا تأکید داشت – این ایده که درک مشتریان نسبت به ارزش بیمه، مفیدتر از خرید بیمه‌نامه بود. این تأکید که با پشتوانه ثبت‌نام داوطلبانه و محتوای برنامه‌ای که به صورت وسیعی به مدیریت ریسک اختصاص داشت، همراه بود، رویکرد این برنامه را از بازاریابی بازرگانی صِرف مجزا می‌کرد.

تجربه CARE، درس‌های مفیدی برای سازمان‌هایی که تلاش می‌کنند تا یک برنامه آموزش بیمه تدوین، راه‌اندازی و اجرا نمایند، به‌همراه داشت. CARE دریافت که درک دانش موجود جوامع و تجربیات گذشته آنان نسبت به بیمه در طراحی محصولات بیمه مناسب و برنامه آموزشی ضروری بود. از آن‌جائی‌که این جوامع،‌ تجربه محدودی نسبت به بیمه داشتند، تکرار مفاهیم مهم و تهیه پیام‌های ساده بسیار اهمیت داشت.

درسهای دیگری نیز از کار با کانال‌های متنوع ارائه محصول، تشریح شده است. CARE با بیست و شش شریک توزیع، به منظور انتقال آموزش بیمه و توزیع محصول همکاری داشت. این سازمان‌های غیردولتی شریک در این جوامع حضور داشتند. آنان به عنوان واسطه بین مشتریان و بیمه‌گر بجاج آلیانز[5] عمل می‌کردند و مسئولیت عملیات‌های پیش‌خوان اداری مانند ثبت‌نام، آموزش مشتری و تسهیل در ادعای خسارت را بر عهده داشتند.

CARE دریافت که واسطه‌گری آموزش، ضروری بود. CARE به منظور ایجاد ظرفیت‌ در شرکای خود، سرمایه‌گذاری زودهنگامی داشت و آموزش‌های اولیه را با جلسات متناوب برای رصد برنامه به صورت مستمر ارائه داد. از این طریق، CARE توانست، ثبات را حفظ، کیفیت را بهبود و درعین‌حال، انعطاف‌پذیری را برای تقویت شرکای توزیع برای فکر خلاقانه، ارائه کند.

محتوای آموزشی، ترویجی و تبلیغی

بیشتر ارزشیابی‌ها، پیامد‌های یک گروه تحت‌آموزش را که CARE با همکاری بجاج آلیانز و شرکای غیردولتی آن دریافت نمود به منظور طراحی برنامه جامعی که شامل چهار مؤلفه ذیل است را شامل می‌گردد: 1) آموزش ریسک؛ 2) آموزش بیمه؛‌ 3) آموزش محصول و 4) تدارکات و عملیات محصول (شکل 1). CARE تمامی این موضوعات را با هدف ایجاد فرهنگ بیمه،‌ اجتناب‌ناپذیر می‌دانست و درباره شمول تمامی آنها در یک طرح و برنامه، دست به اقدام زد.

رویکرد جامع CARE در راستای یکی از اصول پایه آموزش بزرگسالان است: یادگیرندگان، تنها هنگامی‌که ازپیش اطلاعات مرتبطی در ذهن بلندمدت خود داشته باشند، مفاد آموزش جدید را متوجه و درک می‌کنند. تنها ارائه یک محصول بیمه و ویژگی‌ها آن به مردم که هیچ نوع نیاز پیشین به بیمه نداشته‌اند، بر آموزش آن جامعه نمی‌افزاید. زیرا، درآن‌صورت، مشتریان آنچه مورد بحث قرار گرفته است را فراموش می‌کنند. به منظور حفظ اطلاعات، نیاز است که این اطلاعات با آنچه یادگیرندگان از پیش می‌دانند، مقایسه شود. بنابراین، پایه‌ریزی در آموزش مفاهیم غریب، بسیار ضروری است. در آموزش بیمه خرد، پایه دووجهی است که در آن، مدیریت ریسک به عنوان آجر و سوادآموزی مالی به عنوان ملات آن محسوب می‌شود.

کارشناسان این حوزه برنامه را با یک بحث درباره ریسک آغاز نمودند. آنان به مشتریان کمک کردند تا تفاوت بین ریسک قابل‌مدیریت و غیرقابل‌مدیریت، میزان پولی که در زمان حاضر برای مدیریت ریسک خرج می‌کنند و نیز اثر هزینه‌کرد برای بودجه خانوار، را شناسایی نمایند. دومین فاز، روش‌های مختلف مدیریت ریسک فعال و اثربخش را ارائه می‌داد که شامل پس‌انداز و بیمه می‌شد. در فاز سوم، کارشناسان، محصولات ILAL را معرفی نمودند و آنها را در محیط خود بررسی نمودند و میزان ارتباط این محصولات به ریسک‌هایی که مشتریان و خانواد‌های آنان با آن مواجه هستند، را به بحث نشستند. فاز آخر به بحث‌های تدارکاتی پرداخت. کارشناسان، ویژگی‌های محصولات بیمه‌ای که ارائه می‌دادند را تعریف نمودند مانند جمع‌آوری حق بیمه و روند خسارت‌ها. آنان چگونگی پرداخت حق بیمه و این که تحت چه شرایطی، یک خسارت قابل‌ارائه یا قابل‌ارائه نبود را تشریح نمودند.

شکل 1. حوزه‌های آموزش بیمه زندگی و معیشت

ارائه برخی از حوزه‌ها در این محتوا به طورخاصی برای گروه ILAL چالش‌برانگیز بود. برخی از موضوعات نیاز به تأکید و تکرار داشت. یکی از این موضوعات،‌ شرایط ادعای خسارت بود. مهم بود که مشتریان شرایطی که ادعای خسارت، معتبر بود را درک نمایند، زیرا روند خسارت می‌تواند فرصت‌هایی برای تعارض ایجاد نماید به ویژه هنگامی‌که مشتریان شرایط را به‌طورصحیح درک نکنند.

چالش دیگر، تفاوت بین پس‌انداز و بیمه بود. در این مورد، این چالش ریشه در تجربیات گذشته این جوامع نسبت به بیمه داشت. در هند، بیمه‌گر بزرگ دولتی، شرکت بیمه زندگی (LIC) شبکه گسترده‌ای از نمایندگی‌ها در مناطق روستایی دارد و باوجود‌آنکه بیشتر مشتریان ILAL، بیمه‌نامه‌ای از شرکت LIC نداشتند، عموماً نسبت به ویژگی‌های این محصولات آگاه بودند. LIC بیمه‌نامه‌های پس‌اندازی ارائه می‌دهد که یک مبلغ کلی در زمان فوت بیمه‌گزار یا اساساً در زمان سررسید در صورتی که هنوز بیمه‌گزار زنده است، پرداخت می‌نماید. مشتریانی که در زمان سررسید، این پرداخت را دریافت نمایند، مانند بازپرداخت بیمه‌نامه بدون استفاده از آن است. مشتریان ILAL که با این طرح آشنا بودند، اغلب نسبت به تفاوت بین محصول LIC و بیمه‌نامه‌های ارائه‌شده توسط بجاج آلیانز گیج می‌شدند. بنابراین، کارشناس باید درباره این موضوع و شناسایی آن تفکیک قائل می‌شد. درحالی‌که این مسئله مخصوص هند بود، این تجربه قابل تعمیم بود. سازمان‌هایی که بیمه‌خرد ارائه می‌دهند می‌توانند عدم‌اطمینان یا فرضیات گمراه‌کننده را از طریق دریافت پندارهای پیشین مشتریان بیمه هدف که با آنها سروکار دارند را دریابند. اینکه چطور محصول‌شان با دیگر محصولات ارائه‌شده توسط دیگران فرق می‌کند، می‌تواند سبب تعارض در آینده گردد.

اشتراک ریسک[6] نیز پیامی کلیدی داشت. برای کارشناسان مهم بود که به مشتریان کمک کنند تا بفهمند که حتی زمانی که خسارت بیمه را ادعا نکرده‌اند، حق بیمه آنان، برای دیگران سودمند بوده است. این ایده که پول آنان، می‌تواند خانواده‌ای را که دچار مصیبت کرده‌است را کمک کند، به مشتریان حس مطلوب همکاری و تعاون را منتقل می‌نمود.

ارائه مطالب و عرضه بیمه‌نامه

CARE و شرکای غیردولتی‌ آنها، آموزش بیمه را از طریق چندین کانال با استفاده از چندین ابزار ارائه ‌دادند. این سازمان‌های غیردولتی (NGO) کانال‌های ارائه‌ای را که آنان را به مشارکت با مشتریان نزدیک می‌کرد،‌ را انتخاب نمودند. باوجودآنکه، آنان به صورت مستقل به این تصمیم‌ها نائل شدند، اما راهنمایی از طرف CARE و بیشتر از طریق یک ابزار طرح توسعه کسب و کار آنان را کمک می‌نمود. CARE این ابزار را برای شرکای غیردولتی خود برای استفاده کاربردی، ایجاد نمود اما بر اهمیت کنترل هزینه نیز تأکید داشت. سازمان‌های غیردولتی از این ابزار برای تعیین نوع کانال‌هایی که به آنان اجازه دستیابی به مشتریان در کوتاه‌ترین زمان را می‌داد، بهره جستند. جدول 1، کانال‌های توزیع مختلف مورد استفاد توسط شرکای غیردولتی را خلاصه کرده است.

بسیاری از سازمان‌های غیردولتی تصمیم گرفته‌اند تا از گروه‌های خود-یار (SHGs)[7] به عنوان کوتاه‌ترین مسیر ممکن برای رسیدن به مشتریان استفاده کنند و از تلاش برای امدادرسانی به مشتریان آغاز نمودند. این یک نقطه ورود طبیعی بود زیرا سازمان‌های دولتی و گروه‌های خود-یار به کار بایکدیگر عادت نموده بودند.

کارشناسان در جلسات SHG شرکت می‌کردند و محتوای مرتبط با مدیریت ریسک، بیمه، محصول ILAL و سوادآموزی مالی که از طریق CARE آموخته بودند، ارائه می‌نمودند. علاوه بر ارائه، کارشناسان با مشتریان در نقش بازی و موسیقی مشارکت می‌نمودند. در انجمن رفاه روستایی آوای[8] (یکی از شرکای غیردولتی)، کارشناسان گروه‌های خودیار را به گروه‌های کوچک‌تر تقسیم کردند و هر گروه کوچک،‌ یک محصول متفاوتی را ارائه می‌نمود. سپس، گروه‌های کوچک محصولات خود را ارائه نمودند: چه نوع ریسک‌هایی را پوشش می‌دهند، چرا آنها مهم هستند، و ارزش آنها چیست؟. این رویکرد، یک مسابقه دوستانه بین گروه‌ها ایجاد نمود. کارشناسان نیز از موسیقی برای حفظ توجه مشتریان بهره‌برداری نمودند و گاهی‌اوقات نیز جلسات، آنان را گردهم می‌آورد – یک یا دو نفر شروع به آواز خواندن می‌کردند و دیگر اعضای گروه نیز به آنان گوش می‌کردند و به آنها می‌پیوستند.

جدول 1: چکیده عمومی کانال‌های ارائه ILAL برای آموزش بیمه

کانالشرحامدادرسانیموافقینمخالفینهزینه‌ها
کارگاه آموزشیآموزش مبتنی بر گروه مانند همراهی گروه‌های خودیار، انجمن‌های حرفه‌ای و مذهبی و مؤسسات پنچایات راج (PRIs)محدود به تعداد محدودی از گروه‌ها که سازمان‌های غیردولتی به آنها متصل هستند/تاجائی‌که بتواند روابط جدیدی را ایجاد نمایدگروه‌های خودیار، کانالی قدیمی است – روشی که کمترین مقاومت را در میان مردم دارد.جلب مشارکت افراد به جای انجام فعالیت و مشارکت اعضا ممکن است در پیشرفت فراتر از وضعیت موجود، دشوار باشد.حمل و نقل
آموزش رهبرانکار‌گاه‌ها با رهبران فدراسیون گروه‌های خودیارگسترده و از طریق اطلاع‌رسانی توسط رهبران فدراسیون‌ها به گروه‌های خودیار وابستهگسترش فراتر از شبکه‌های موجودرهبران فدراسیون، درک کافی نسبت به دروسی که باید به گروه‌های خودیار منتقل نمایند، ندارندحمل و نقل
رسانه‌های جمعیرسانه‌های چاپی و گسترده مانند روزنامه و رادیواساساً گسترده است اما محدود به عملکردمواجهه گسترده،‌ تعهد با زمان محدودپیام‌ها کمتر به مخاطبین منتقل می‌شد و هیچ نوع مکانسیم بازخورد تعبیه نشده بودپرداخت برای مکان و زمان تبلیغات
کمپین‌های آگاه‌سازی جمعی روستایی و خانگیجمع‌هایی که کارمندان ILAL غرفه‌ها را برای آموزش ملاقات‌کنندگان درباره مدیریت ریسک و بیمه و فروش بیمه‌نامه ترتیب می‌دادندگسترده –  به طور متوسط، 300 نفر در هر کمپینمشارکت، مطلوب برای آگاه‌سازیتلاش‌ها منجر به فروش گسترده بیمه‌نامه‌ها نشدحمل و نقل، هزینه فضا و مواد درسی، پرداخت برای عاملین برنامه‌های فرهنگی

به منظور امدادرسانی، CARE شرکای غیردولتی خود را مجبور نمود تا فراتر از گروه‌های خودیار رفته و دیگر مسیرها را نیز کاوش نمایند. برای مثال، آنها پیشنهاد شناسایی دیگر گروه‌ها برای کار مانند انجمن‌های کشاورزان محلی و گروه‌های دینی را ارائه نمودند. همچنین، آنان پیشنهاد آموزش رهبران فدراسیون‌های گروه‌های خودیار که می‌توانستند اطلاعات را در درون فدراسیون منتشر کنند، را نیز مطرح کردند. این رویکرد، هزینه‌ها را پایین نگه داشت اما درجه دیگری از جدایی بین طراحان درسی و آموزش‌پذیران ایجاد نمود. برخی از شرکای غیردولتی، نوآوری‌های خود را داشتند برای مثال، مرکز توسعه آموزش و اقتصاد روستایی (CREED)[9] تصمیم گرفت با واحدهای دولتی محلی مشارکت نماید. این مرکز مواد آموزشی را تهیه و در یک نشستی آنها را عرضه نمود. مشارکت مراجع محلی به طور بالقوه‌ای،‌ اثر چندگانه دارد. زیرا رهبران جامعه اغلب به عنوان مرکز اثربخشی محسوب می‌شوند.

شرکت‌های دولتی نیز کمپین‌های آگاه‌سازی عمومی گسترده‌ای را به‌راه انداختند. با وجود آنکه شرکا دریافتند که روزنامه‌های محلی این عملکرد را کنار نهاده‌اند زیرا به مخاطبین هدف به میزان کافی نمی‌رسید و این هزینه آن را توجیح نمی‌کرد. اما شرکایی که کمپین‌های آگاه‌سازی عمومی در سطح روستا و خانه‌به‌خانه را راه‌اندازی نمودند،‌ این رویکرد را اثربخش یافتند. این کمپین‌ها، فستیوال‌هایی به راه انداختند که یک فروشگاه بیمه محسوب می‌شود. پس از آغاز جلسه، اعضای گروه از چهار نمایشگاه که توسط سازمان‌های غیردولتی راه‌اندازی شده بود، دیدار نمودند. غرفه اول، اطلاعاتی درباره ریسک ارائه می‌داد، غرفه دوم، یک ارائه درباره محصولات دردسترس بود، غرفه سوم، درباره روند ثبت و ادعای خسارت صحبت می‌کرد و چهارمین غرفه، یک ایستگاه ثبت‌نام بود که مشتریان می‌توانستند، حق بیمه پرداخت کنند و عقد قرارداد بیمه‌ داشته باشند. مواد اطلاع‌رسانی در این غرفه‌ها، قابل حمل بود بنابراین کارشناسان می‌توانستند آنها را حمل و هرجا استفاده کنند. شرکای سازمان‌های غیردولتی نیز نمایشنامه‌هایی در این نمایشگاه‌ها برگزار نمودند که نشان می‌داد سناریوهای تصادف بدون بیمه و با بیمه چگونه خواهد بود. کارکنان حاضر نیز در میان مردم حضور پیدا می‌کردند و قادر بودند تا با شرکت‌کنندگان همراهی کنند و اطلاعات ارائه‌شده در کمپین‌ها را شفاف‌سازی نمایند.

CARE تمامی هزینه‌های این کمپین‌های آگاه‌سازی عمومی را پوشش داد و برای چگونگی برگزاری آنها راهنمایی ارائه نمود. از آنجائی‌که شرکای سازمان‌های غیردولتی عمیقاً در مناطق عملیاتی، ریشه داشتند، برگزاری این نوع نمایشگاه‌ها نسبتاً آسان بود. به طور متوسط 300 نفر از عموم مردم شرکت نمودند. فستیوال‌ها، فشرده بود و سازمان‌های غیردولتی مجبور بودند مشتریان را در زمان فستیوال (برای خرید بیمه) ثبت‌نام کنند.

گروه ILAL به این نتیجه رسید که به مواد ترویجی ملموس نیاز دارد تا آگاه‌سازی نموده و ویژگی‌های محصول را برای مراجعه مشتریان، مستندسازی نماید. هنگامی‌که بیمه‌گران و گروه‌های غیرانتفاعی در بیمه خرد همکاری می‌کنند، عموماً بیمه‌گر برای خلق این مواد ترویجی، مسئول است.

ترویج محصولات، بخشی از کسب و کار معمول شرکت بیمه محسوب می‌شود، بنابراین، احتمال وجود منابع و سیستم‌ها برای تولید بروشور بالا بود. اکثر مواد ترویجی و تبلیغی ساده، کاربردپسند و تصویری بودند. علاوه بر این، فلیپ‌چارت و پوستر نیز برای آموزش افراد بسیار مفید ارزیابی شد. همچنین، موارد کمک‌آموزشی مانند سرودخوانی، نمایشنامه و بازیگری نیز بخشی از کارهای فرهنگی شرکای غیردولتی بود.

CARE یک فیلم نیز درباره بیمه خرد برای این جوامع تهیه نمود. سناریوی این فیلم درباره یک فوت ناگهانی بود که توسط محصول بیمه عمومی ILAL پوشش داده می‌شد و پیام آن این بود: «بیمه، هزینه نیست،‌ سرمایه‌گذاری عاقلانه است.»

با این وجود، برخی از افراد همچنان هنگام ثبت خسارت، پرسش‌هایی داشتند و کارکنان سازمان‌های غیردولتی به آنها کمک می‌نمودند. این نشان می‌دهد که آموزش مشتریان، جایگزین دیگر سیستم‌های حمایت از مشتریان نیست.

نتیجه‌گیری

داستان برنامه CARE، راهکارهای روشنی که سازمان‌ها می‌توانند به طور مؤثر برای طراحی و اجرای برنامه‌های آموزش بیمه بهره‌برداری نمایند، را نشان می‌دهد. با سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌سازی، طراحی ازپیش‌تعیین‌شده و اجرای دقیق، CARE توانست به هزاران خانوار کم‌درآمد دست پیدا کند.

تجربه CARE بر دو چالش تأکید دارد: چالش اول مربوط به پایداری و تداوم‌پذیری بود. این برنامه در خلق تقاضا، موفق بود زیرا CARE از مساعدت مالی اولیه خود برای سرمایه‌گذاری عمده در توسعه برنامه بهره‌برداری نمود. از طریق عملیاتی نمودن این برنامه،‌ CARE، چالش‌های پایداری را با تشویق شرکای سازمان‌های غیردولتی به منظور تدوین طرح‌های کسب و کار مبتنی بر حمایت و مساعدت مالی از طرف CARE و تکمیل آن توسط عواید خدمات، پشت‌سرگذاشت. CARE و شرکای آن، آلیانز و بجاج‌آلیانز علاقمند به بررسی الگوی کسب و کار فعلی برای پاسخ به پرسش پایداری و تدوام‌پذیری است و شناسایی راه‌هایی که این الگو می‌تواند برای ارائه اثر اجتماعی در گستره وسیع‌تر‌ آن و با امکان‌سنجی مالی برای بیمه‌گر، استفاده شود.

با وجود این مسائل، پایداری و تداوم‌پذیری برای CARE همچنان یک مسئله در بخش برنامه‌های آموزشی بیمه خرد محسوب می‌شود. در صورتی که مساعدت مالی به اتمام برسد، آیا حمایت بیرونی وجود دارد تا محصولات جدید ارائه دهد و جوامع دیگر را شامل نماید؟ آیا این برنامه قادر است از طریق عواید فروش محصول، خود را تأمین مالی نماید؟

دومین چالش درباره سنجش اثربخشی است. CARE می‌خواهد تا اثر خالص برنامه را مورد مطالعه قرار دهد. زیرا معتقد است که بیمه خرد تنها یکی از چندین راهکار مدیریت ریسک در دسترس خانوارها است. CARE به این نتیجه رسیده است که آنها نیاز به سنجش نشانه‌گرها فرارتر از فروش محصول هستند. CARE نشانه‌گرهای اجتماعی-اقتصادی مشتریانش را رصد می‌نماید و طرحی برای اجرای پیمایش آگاهی مشتریان و رضایت مشتری در آینده دارد. اینکه آيا آموزش بیمه، توانمندی مدیریت ریسک یک خانوار را بهبود می‌بخشد، همچنان نیاز به بررسی دارد

 

[1] Cooperative for Assistance and Relief Everywhere

[2] Microinsurance

[3] Tamil Nadu

[4] Insure Lives and Livelihoods

[5] Bajaj Allianz

[6] Risk pooling

[7] Self Help Groups

[8] Avvai Village Welfare Society

[9] Center for Rural Education and Economic Development

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید